campcantel97

campcantel97

سایرموضوعات سرگرمی

شعر

داستان

کاردستی

چیستان

جوک

پیامک

طنز

سایرموضوعات کسب وکار

تجارت

بازرگانی

کارآفرینی

استخدام

بازاریابی

سایرمحصولات

چاپ وتبلیغات

مجالس و مراسم

بازرگانی

صنایع دستی

ورزش

فرهنگ وهنر

حمل ونقل

خدمات

صنعت

سیروسفر

دامداری

کشاورزی

پزشکی

کامپیوترواینترنت

موبایل وتلفن

املاک

اتومبیل

ساختمان

پوشاک

لوازم خانگی

سایرموضوعات اخبار

مطبوعات

روزنامه نگاری

اخبارآی تی

اخبارعلمی

اخبارروز

بیوگرافی

هنرهای نمایشی

هنرهای تجسمی

سایررشته های هنر

خوشنویسی

نقاشی

موزیک

صنایع دستی

طراحی وگرافیک

کارگردانی

فیلم نامه نویسی

تئاتر

سینما

سایررشته های پزشکی

پرستاری

تغذیه

زنان

داروسازی

دندان پزشکی

پیراپزشکی

پزشکی عمومی

فضا

سایررشته های علوم پایه

زیست شناسی

شیمی

آمار

فیزیک

ریاضی

زمین شناسی

کشاورزی ومنابع طبیعی

کامپیوتر

عمران

برق

مهندسی مکانیک

صنایع

گرافیک

نقشه برداری

معماری

فناوری نانو

مهندسی پزشکی

مهندسی هوافضا

مهندسی شیمی

مهندسی محیط زیست

مهندسی دریا

مهندسی مواد

سایررشته های فنی مهندسی

آموزش وپرورش

باستان شناسی

سایررشته های علوم انسانی

ادیان شناسی

الهیات

علوم ارتباطات

مطالعات زنان { فمنیسم }

علوم اجتماعی

تربیت بدنی وعلوم ورزشی

علوم تربیتی

ایرانشناسی

آب وهواشناسی { اقلیم شناسی }

جغرافیا

حسابداری

تاریخ وفرهنگ

فلسفه

اقتصاد

حقوق

علوم سیاسی

زبان خارجه

زبان وادبیات فارسی

کشاورزی ومنابع طبیعی

معماری

مدیریت

سایرمحصولات

کنتل ودرگاه بانکی

روزانه تاپانصدهزارتومان درآمد

بازاریابی

کنتل

پیوند ها

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 5
  • بازدید دیروز : 7
  • بازدید کل : 50718

نرم افزار افزایش بازدید سایت


نرم افزار افزایش بازدید سایت

نرم افزار افزایش بازدید سایت

(۵۰۰بازدید غیرتکراری در ساعت)(تنظیم خودکار زمان و کشورها بصورت رندوم برای جلوگیری از گوگل پنالتی) را با نرم افزار افزایش بازدید سایت تجربه نمایید. شما می توانید بلافاصله در سایت خود آمار افزایش بازدید را مشاهده نمایید. این نرم افزار محبوب توسط یکی از سایتهای معتبر ارائه شده ...

نرم افزار افزایش بازدید سایت
انتشار : ۱۱ مهر ۱۳۹۸

معجزه کاهش وزن و تناسب اندام


معجزه کاهش وزن و تناسب اندام

معجزه کاهش وزن و تناسب اندام

بی نظیر ترین محصول خود هیپنوتیزم فوق پیشرفته برای کاهش وزن و دستیابی به تناسب اندام. فایل صوتی خود هیپنوتیزم که به روش (subliminal message) تولید شده تلقینات موثری که ذهن فرد را برنامه ریزی میکند در قالب موسیقی و آواهای خاصی درآورده که شنیدن آن شما را بسیار متعجب، شگفت زده و مسحور خویش ...

معجزه کاهش وزن و تناسب اندام
انتشار : ۳ مهر ۱۳۹۸

افزایش اعتماد به نفس


افزایش اعتماد به نفس

افزایش اعتماد به نفس

فایل صوتی خود هیپنوتیزم فوق پیشرفته (subliminal messages) که با گوش دادن به آن میتوانید به اعتماد به نفس دلخواهتان دست یابید. ...

افزایش اعتماد به نفس
انتشار : ۳ مهر ۱۳۹۸

افزایش درآمد و جذب ثروت


افزایش درآمد و جذب ثروت

افزایش درآمد و جذب ثروت

فایل صوتی خود هیپنوتیزم فوق پیشرفته (Subliminal Message) به صورت پيچيده اي در مراحل مختلف ساخته ميشود و با قدرتي که دارد ميتواند تنها با روزانه 2 بار گوش دادن به آن برنامه ريزي ذهن را در مورد کسب ثروت، داشتن احساس لياقت دريافت ثروت،بر طرف شدن موانع ذهني در مورد کسب ثروت و ... تغيير داده و ...

افزایش درآمد و جذب ثروت
انتشار : ۳ مهر ۱۳۹۸

سینوهه پزشک مخصوص فرعون


سینوهه پزشک مخصوص فرعون

 

سینوهه پزشک مخصوص فرعون

سینوهه پزشک مخصوص فرعون

کتاب سینوهه پزشک مخصوص فرعون نوشته میکا والتاری ترجمه ذبیح الله منصوری ...

سینوهه پزشک مخصوص فرعون
انتشار : ۳ مهر ۱۳۹۸

پکیج آموزشی حجم دادن به گونه و لب و جوان کردن پوست


پکیج آموزشی حجم دادن به گونه و لب و جوان کردن پوست

پکیج آموزشی حجم دادن به گونه و لب و جوان کردن پوست

پکیج حجم دهنده و ضد چروک صورت در عصری ک زندگی میکنیم زیبایی صورت تاثیر به سزایی در روابط و اعتماد به نفس ما دارد همه خانم ها به شخصه دوست دارند اطرافیان از زیبایی انان را تعریف و تحسین کنند زیبایی خدادای و طبیعی هر انسان باعث ستایش ماست اما در این بین افرادی پیدا ...

پکیج آموزشی حجم دادن به گونه و لب و جوان کردن پوست
انتشار : ۳ مهر ۱۳۹۸

سیدعمادالدین نسیمی، شاعر و متفکّر حروفی در قرن هفتم هجری


سیدعمادالدین نسیمی، شاعر و متفکّر حروفی در قرن هفتم هجری بود. وی به ترکی و فارسی و عربی شعر سروده‌است. ولی دیوان عربی او در طول زمان مفقود شده است. سازمان بین‌الملی یونسکو به خاطر کوششهای وی در اشعار انسانی و صلح جهانی در سال ۱۹۷۳ این سال را سال نسیمی اعلام کرد.

محل تولد

با توجه به اینکه از جزییات زندگی نسیمی اطلاعات کمی در دست می باشد لذا در مورد محل تولد او موارد مختلفی بیان می گردد. طبق نظر ادوارد براون وی متولد شهر بغداد [۱] بوده و برخی دیگر او را متولد شیراز [۲] می دانند .البته تولد او در آذربایجان مسجل است و عده ای بسیاری از علما اورا متولد شهر اورمیه آذربایجان میدانند.

سبک شعر

دیوان نسیمی حاوی قالبهای متنوع شعری از قبیل غزل، قصیده، رباعی اکثرا به زبان ترکی است. به علت تأثیری که طریقت حروفی به دیگر عقاید عرفانی داشته، بسیاری از شعرهای بکتاشی و علوی به نسیمی نسبت داده شده است.

نمونه‌ای از شعر نسیمی بیت زیر است:

منده سیغار ایکی جهان من بو جهانه سیغمازام
گوهر لامکان منم کون و مکانه سیغمازام

هر چند دو جهان در وجود من گنجیده، من در این دنیا جای نمگیرم
من گوهر لامکان هستم که به کائنات و مکانها نمی گنجم

بیت بالا نمونه بارزی از سبک عرفانی نسیمی و عقاید حروفیه است. در این بیت شاعر به دنیای مادی و متقابل آن یعنی جهان معنوی اشاره می‌کند و اینکه انسان حاصل از اتحاد این دو جهان است. بنابر این انسان از لحاظ روحانی از همان عنصر روحانی پروردگار خویش مایه دارد. لغت لامکان در اصطلاح عرفا معنی خدای را دارد. بنا به اعتقادات نسیمی هرچند انسان قادر به درک پروردگار نیست ولی بایستی در شناخت او کوشش نماید. او شناخت نسبی را از طریق خودشناسی ممکن می‌داند.

در سال ۱۴۱۷ میلادی و در شهر شام بر سر پایبندی به عقایدش زنده زنده پوست بدنش کنده شده و سپس بدن مبارک این شاعر و فیلسوف آذربایجان تکه تکه شده تا درس عبرتی برای شاگردان و همفکرانش شود. ای بلبل قدسی نه گرفتار قفسسن سیندیر قفسی تازه گلستان طلب ایله “ای بلبل قدسی برای چه گرفتار قفسی بشکن قفس را و گلستان تازه ای خواه”

زاهدین بیر بارماغین کسسن دونر حق دن کئچر
گور بو میسکین عاشیقی سربا سویورلار آغلاماز

اگر انگشت یک زاهد بریده شود، توبه کرده و از حق میگذرد – اما این عاشق مسکین را ببین که پوستش از سر تا به پا کنده شده ولی دم نمیزند.

سيد عمادالدين نسيمي و مكتب حروفيه

ائی خسته کؤنول، دردینه درمان طلب ائیله،

گر جان دیلر اینسان، یئری، جانان طلب ائیله!

ائی بولبولو قودسی نه گرفتار قفس سن؟

سیندیر قفسین تازه گولوستان طلب ائیله!

سید علی سید عمادالدین نسیمی،بزرگ مرد شعر فلسفی ایران،تخلص به حسینی، سید، سید حسینی و مشهورتر، نسیمی. سال و محل تولد وی بر همگان پوشیده است. معتبرترین تاریخ را 1369 میلادی در شاماخی گفته اند. تحصیلات خود را در شاماخی کسب کرد. به تمامی علوم زمان خود احاطه داشته؛ من جمله منطق، حکمت، فقه، عروض، قافیه، ریاضیات، نجوم، عرفان و فلسفه.

ابتدا به تبلیغ حلاج منصور حسینی (حلاج منصور حسینی در عصر دهم به علت اناالحق گویی به دار آویخته می شود. بعد از ریختن خون وی با خون حلاج حروف انا الحق نمایان می شود) به حسینی، سید و سید حسینی تخلص می کرد.

بعد از آشنایی با نعیمی تبریزی در سال 1386 میلادی به مکتب حروفیه و فلسفه ی وحدت ذات (فلسفه ی وحدت ذات اختلاف در نظر عرفان میان عارفان بزرگ است) روی آورد. بعد از آن به نسیمی تخلص کرد و تمامی اشعار بعد از آن با تخلص نسیمی سرود.

در سال 1394 فضل الله نعیمی به دست فرزند تیمور خان، میرانشاه کشته شد.بعد از مرگ نعیمی،نسیمی به وصیت وی، آزربایجان را به قصد آنا دولو (آناطولی یا ترکیه ی امروزی) ترک گفت. سپس آنا دولو را به قصد حلب سوریه ترک کردبه خاطر اشعار فلسفی و پیچیده ی نسیمی، بسیاری از حاکمان و روحانیان با وی به دشمنی برخاستند. و وی را مرتد از دین اسلام خواندند. از طرفی به خاطر حمایت از مردم مظلوم ، دشمن درجه ی یک فرزند تیمور خان گشت. و همچنین به خاطر اشعار ی که در ستایش اهل بیت بود، اهل تسنن نیز با وی به دشمنی برخاستند. به همین خاطر وی دشمن مشترک غارتگران مغول، روحانی نماهای شیعه و تند رو های سنی گشت. به همین سبب بعد از حبس و شکنجه های فراوان در زندان حلب سوریه به طرز وحشتناکی همانند مرگ شخصی که سال ها وی را تبلیغ می کرد (حلاج منصور حسینی) زندگی را بدرود گفت.

در مورد مرگ وی نوشته اند که:

یکی از شاگردان نسیمی در میدان حلب شعری از نسیمی می خواند

(حق بین نظری باید تا روی مرا بیند

چشمی که بود خودبین کی روی خدا بیند)

سربازان حلب که به دنبال نسیمی بودند، بعد ازشنیدن شعر جوان را دستگیر وی تحویل حکومت می دهند در هنگام به دار آویختن شاگرد جوان، نسیمی خود را معرفی کرده و شاگرد را آزاد می کنند. دادگاهی تشریفاتی بر علیه نسیمی تشکیل می شود. ولی از آنجایی که بزرگ مردی نسیمی بر همگان معلوم بود همگی از دادن رأی مرگ بر علیه نسیمی امتنا می ورزند.الا یک نفر به نام شهاب الدین بن هلال، دشمن خونین شیعیان، به تنهایی مسؤلیت اعدام نسیمی را به عهده می گیرد.وی نسیمی را به اتهام انا الحق گویی خارج از دین می خواند.و وی را مرتد و نجس می خواند.تا جایی که حکم قطع عضو تماس گیرنده با نسیمی را صادر می کند.در هنگام اجرای حکم دادگاه(زنده زنده پوست نسیمی را می کنند و دست و پاهایش را قطع می کنند) خون زیادی از شاعر می رود و یکی از زاهدان به طعنه می گوید: “تو که آنقدر اناالحق می گویی پس نباید از مرگ هراسی داشته باشی! پس چرا این گونه از ترس رخت زرد شده.

نسیمی بالفور جواب می دهد:

آندم که اجل موکل مرد شود

آهم چو دم سحر گهی سرد شود

خورشید که پر دل تر از آن چیزی نیست

در وقت فرو شدن رخش زرد شود

از قضا به هنگام پوست کندن شاعر، قطره ای از خون وی به انگشت حکم دهنده که در محل اجرای حکم حاظر بود، می چکد. مردم که به دنبال چنین فرصتی برای رسوایی بن هلال می گشتند. همگی خواستار قصع انگشت حکم دهنده می شوند. ولی وی با بی شرمی می گوید:

من این سخن را به عنوان مثال زدم.

نسیمی با آن حال دگرگون می گوید:

زاهیدین بیر بارماغین کئسسن دؤنر حقدن گئچر

گؤر بو میسکین عاشیقی سرپا سویارلار،آغلاماز!

ترجمه:

زاهد از بهر یک انگشت ز حق روی گردانید

پوست گیرند ز عاشق بنگر باکم نیست

و بدین ترتیب نسیمی در سال 1417 میلادی به شهادت رسید. آرامگاه او هم اکنون در حلب زیارتگاه زائران است. بر روی سنگ مزار او چنین نوشته اند:

یؤزؤلدؤن دؤنمدون مردانلیگدن

خدایه بیله دیر حب صمیمی

کثافدن چیخیب اولدون به حقه

گلستان الهی نین نسیمی

ترجمه:

بریده بریده شدی و از مردانگی روی بر نگرداندی

خدایا این چنین است عاشق بودن

از دنیای کثیف بیرون شدی و به سوی حق شدی

نسیم گلستان الهی

نسیمی به سه زبان عربی،فارسی و ترکی آثار گرانبهایی به جای گذاشت. متأسفانه دیوان عربی وی گم شد. (احتمالاً به دلیل اشعاری در مدح اهل بیت(ع)، این دیوان پس از مرگ وی در همان زمان ها از بین رفته است (دیوان فارسی وی نیز ناقص است. دیوان کامل ترکی وی برای اولین بار به تصحیح پروفسور صدیق در سال جاری به چاپ رسید.با همه ی ستمی که در طول زندگانی بر وی شد. شعری با مضمون شکایت در آثار وی نمی توان یافت. تمامی اشاعر او در تبلیغ فلسفه ی وحدت ذات،حروفیه (حروفیه مکتبی است که مؤسس آن نعیمی بود. که خود اختلاف در فلسفه و عرفان است) و عرفان است. از اشعار شاعر معلوم است که وی از بزرگانی چون،نظامی،مولوی،عطار و حافظ تأثیر گرفته و بر شاعران بزرگی بعد از خود، چون:

حبیبی،کیشوری، حقیقی ، فضولی، ختایی، قوسی، غیبی، محیطی، جعفری، نباتی، انوار (با وجود اینکه قاسم انوار به تبعیت از نسیمی شعر سروده است و با وجود شاعران بزرگی چون مولانا محمد فضولی ،انوار را بزرگترین شاعر آذربایجان خوانده اند.به هر صورت این اختلاف سلیقه ای است که مابین صاحبنظران وجود دارد.) و بسیاری دیگر تأثیر گذاشته است. غزل ترکی آزربایجان در قرن هشتم هجری با نسیمی تحولات تازه ای را تجربه می کند. تاثیراتی که نسیمی بر غزل ترکی آزربایجان داشت، تنها برای دوره او نه، بلکه برای تمام ادوار شعری تعیین کننده بود. او به غزل ترکی آزربایجانی “جانی تازه، معنی جدید، مضمون نو، مسیر تازه ای” داد. غزلیات قاضی بورهان الدین اگرچه به لحاظ سبک اصالت بیشتری دارد، اما از لحاظ وزن، فاقد نظم و روانی کافیست. این مساله برای اشعار آن دوره طبیعی می نماید چه غزل ترکی آزربایجان در این اعصار مراحل تکوین و تکامل خود را می پیماید. هنوز جا برای کار و صیقل یافتن غزل ترکی آزربایجان زیاد است. این مساله تنها شامل سبک و وزن نشده و جنبه های فکری، بدیعی و بیانی را نیز شامل می شود.

نسیمی از میراث شعرای پیشین ترک و فارس و عرب برخوردار بود. همین مساله باعث می شود تا وی تمام فنون و ظرافت های شعر شرقی را دارا باشد. بکارگیری همه این مطالعات و داشته های ادبی، به همراه روحیه مبارز و اعتقادات باطنی و عرفانی، باعث شد تا نسیمی مضامین فلسفی و اجتماعی را که روح اعتراض و مبارزه در آنها نمودار است وارد غزل ترکی بکند. نسیمی با مهارت ثابت کرد که عشق و شور جوانی و محنتهای عاشق رنج دیده و بیوفایی زیبارویان، تنها مضامین قابل توجه شعر و شاعر نخواهد بود. اگر شاعر دستمایه و قدرت آن را دارا باشد غزل قابلیت آن را دارد تا مضامین فلسفی، عرفانی و اجتماعی را نیز به ماده شعر تبدیل کند.

قرن 7 و 8 هجری شاهد تحولات بنیادین در ادبیات تمام منطقه است. در قلمرو ترکان سلجوقی و در آسیای صغیر، مولوی و یونوس امره در سبک و زبان خود تبدیل به اسطوره های ابدی می شوند. در فارس نیز سعدی و حافظ به همین سیاق. در همه این موارد مضامین عرفانی، فلسفی و اجتماعی به ظهور و بروز می رسند و رشد و پختگی خود را به نمایش می گذارند. و در آزربایجان ترکها، نسیمی انگار که نقطه تلاقی همه این بزرگان است:

دۆشدۆ یئنه دلی کؤنۆل گؤزلرینین خییالینه

کیم نه بیلیر بو کؤنلۆمۆن فیکری ندیر، خییالی نه ؟

آلی ایله آلا گؤزلرین آلدادی آلدی کؤنلۆمۆ

آلینا گؤر نه آل ائدر، کیمسه ایریشمز آلینه….

ترجمه:

باز دل دیوانه در خیال چشمانت

که می داند دلم در چه فکریست، خیالش چیست ؟

با مکر و حیله چشمان خمارت فریب داد و تسخیر کرد دلم را

وه که چه مکر می کند، کسی بدان پی نبرد…

زبان نسیمی به اندازه ای در تکامل شعر و نکات ادبی موفق بود که خط سیر قاضی بورهان الدین را در وی ساری و جاری می بینیم. شاید همین تلاشها است که باغ شعر ترکی را چندان بارور می کند که کیفیت آفرینش و آفرینندگی فضولی را پیدا می کند.

اؤزۆنۆ مندن نهان ائتمک دیلرسن، ائتمه گیل

گؤزلریم یاشین روان ائتمک دیلرسن، ائتمه گیل

ترجمه:

خود نهان کردن از من خواهی، مکن

اشک چشمانم روان خواهی، مکن

انسان – خدا که نسیمی در اشعارش به ستایش آن می پردازد موجودی انتزاعی نیست؛ بلکه تصویر بدیع انسان واقعی است. اما انسانی که خود را درک می کند و البته همه چیز را؛ انسان کامل. در کنار این مفاهیم و در بطن و متن آن و نه جدای از آن عشق نیز مطرح است. نسیمی همه جهان را عاشقانه دوست می دارد و هنر عشق ورزیدن را تبلیغ می کند. عشق او علوی است. ظاهربینان را به تمسخر نیز می گیرد:

آخیر زمانین فیتنه سی، شول گؤزلری شهلا ایمیش

گل دۆش اونون سئوداسینا، گؤر کیم نه خوش سئودا ایمیش

ترجمه:

فتنه آخرالزمان، این شهلا چشم بوده است

بیا و عاشقش شو، تا ببینی چه عشقی بوده است

انسان کامل، عشق و زیبایی، مفاهیم مطروحه دستگاه زیبایی شناسی نسیمی است. او انسان کامل را می پرستد. او انسان کامل را زیبا می بیند و مظهر حقایق. او عشق را در ظهور زیبایی و معرفت انسان می بیند. او جهان را ادراک می کند و انسان را و این همه را چگونه می تواند بیان کند تا دست تطاول اغیار و افکار بر وی تازیانه نزند و طعنش نکند. او پیامش را و دستگاه معرفتی اش را در اشعارش جاسازی می کند تا شاید ما، یا آیندگان پیامش را بگیرند.

فئردوسه منی دعوت ائدن زاهیده سؤیله

اول دیکَنه گؤز دیکمه کی گۆلزاریمی بولدوم

ترجمه:

به زاهدی که مرا به فردوس می خواند بگو

بدان خار چشم ندوز که گلزارم را جستم

به جهت مسلک اعتقادیش که از حروفیه است برخی از اشعار وی دارای ترکیب و بیان خاص حروفی و البته سمبولیک است. بزرگترین خدمت نسیمی به شعر و شعور ملی آزربایجان، تصنیف شعرهایش و اندیشه هایش به زبان مادری اش یعنی ترکی آزربایجانی است. آزربایجان با وجود نسیمی نیازی به ادعای مالکیت بر فرزندان قدرناشناس خود ندارد. نسیمی به اندازه ای بزرگ است که به جای همه بزرگان می تواند دیده شود.

غزل آزربایجان به پشتوانه خاقانی و مساعی اوحدی مراغه ای و ذوالفقار شیروانی در قرن هفتم هجری خود را توسعه می دهد و با نسیمی در قرن هشتم نقطه تحول خود را پی می ریزد. نسیمی با عقاید و احکام سیاسی و دینی رسمی عصر خود قاطعانه به مخالفت و ستیز بر می خیزد. با جنبش حروفیه همکاری می کند و پس از مرگ فضل الله نعیمی، عهده دار سرپرستی این گروه می شود. به شکل سخنگوی آنها در می آید و با این کار غزل اعتقادی ابداع می شود، اوج می گیرد و به عرصه های عمومی قدرتمندانه وارد می شود. “قهرمان غزل نسیمی دارای شخصیتی است که در زمان و مکان نمی گنجد”:

سید نسیمی‌نین ادبی یارادېجېلېغېنې ایکی دؤوره‌یه بؤلمک اۏلار:

۱- ۵. ایلک دؤوره

اۏنون ۲۵- ۲۶ یاشلارېنا قده‌ر، یعنی فضل الله نعیمی ایله تانېش اۏلماسې و اۏنون طریقت و مسلکینی قبول ائتمه‌سینه قده‌رکی دؤوره‌نی یارادېجېلېغې‌نېن ایلک دؤوره‌سی آدلاندېرېرېق. بو دؤوره‌ده کی شعرلرینده، اۏ خواجه احمد یسوی (اؤلۆم ۵۶۲ هـ.) و جلال الدین رومی (اؤلۆم ۶۰۴ هـ.) تأثیرینده نصیحت آمیز، تعلیمی و حکمتلی شعرلر و اۏن دؤرد معصوم – علیهم السلام- اۆچۆن منقیبه‌لر یازېردی.

سؤز یۏخ کی او بو دؤوره‌ده، شاعیرلیڲینی سېناماغا باشلایان بیر اعتقادلې و ساوادلې گنج کیمی ظهور ائدیر. بۆتۆن شیعیه‌لر، منقیبه‌لر، نصیحت وئریجی غزللر و قصیده‌لر، حکمتلی تویوقلار و مثنویلرینی، بو دؤوره‌یه عائد ائتمک اۏلار.

بئله شعرلرده، عرفان آخېجېلېغې یۏخدور و شعر دیلی قورودور. شاعیرده جۏشغون اۆره‌ک اۏلسادا، جۏشغون دیل یۏخدور. شاعیر حله درین معنالارې لاې بالایلې دیل ایله بیان ائتمڲه ال تاپا بیلمه‌میشدیر. بو دؤوره‌ده شاعیرین ثابت تخلّصوده یۏخدور، اۏ گاه سید، گاه حسینی و گاه سید نسیمی و بعضاً ده هاشمی تخلص ائدیر.

تۆرکجه دیوانېندا‌ بو دؤوره‌یه عائد اۏلان شعرلرینی یۆز قطعه‌یه یاخېن مختلیف قالېبلې شعرلر تثبیت ائتمک اۏلار. بو دؤوره‌یه عائد شعرلرینه عمومیتله نصیحت وئرمه روحو حاکیمدیر:

دیو رجیمه ‌ای‌کؤنۆل! قیلما داهی متابعت،

تانرې‌سؤزۆن‌ائشیدیجک‌صی� �ق ایله قیل ملازمت.

یاخشېلېق ائیله‌سن، سنا یاخشېلېق ائیلیه خدا،

عاقیبت اصلینه قېلېر خئیره شره مراجعت.

* * *

کؤنۆل وئرمه جهانا، بی‌وفا دېر،

کؤنۆل وئرمک آنا عئین خطا دېر.

بونا جان و دل ایله آنلاو باخ،

فنا دېر بو فنا، سانما بقا دېر.

بقاسې وار ایمیش اۏلسا جهانېن

قالایدې باقی اوش اۏل مصطفا دېر.

جهانېن چۆن بقاسې یۏخ نسیمی،

آنې قویوب حقه دؤنمک روا دېر.

هابئله همین دؤوره‌یه عائد اولان اۏن دؤرد معصوم علیهم السلامېن منقیبه‌لری، اۏنون دیوانې‌نېن مختلیف یئرلرینه سالېنمېشدېر کی بیز هامېسېنې، شیعیه‌لر بؤلۆمۆنه توپلادېق.

۲- ۵. ایکینجی دؤوره

بو دؤره اۏنون اولغونلوق چاغلارېدېر. ایڲیرمی بئش یاشېندان اعدام اۏلونماسېنا قده‌رکی اۏن ایللیک دؤره‌دیر. بو دؤره‌ده اۏ، فضل الله نعیمی ایله یاخېندان و حضوری اۏلاراق تانېش اۏلور. گرچی نعیمی‌نی قاباقجادان‌دا تانیېردی و حتی گاهدان اۏنون آدېنې اؤزۆنه تخلص کیمی سئچیردی ولاکین یاخېندان تانېش اۏلدوقدان سۏنرا، دۆشۆنجه دۆنیاسې تمامیله دڲیشیر و اۆزۆنه عرفانی مسلک سئچیر و حروفیلر جرگه‌سینه داخیل اۏلور.

سید نسیمی فضل الله تبریزی ایله تانېش اۏلماقدان قاباق‌دا، حقیقی، عشقی و دوغرویولو آختاران بیر شاعیر ایدی. مولانا جلال الدین رومی و حافظ شیرازی‌نېن تأثیری آلتېندا یارېم عرفانی شعرلر یازېردی.

ولاکین حروفیلر جرگه‌سینه گیردیکدن سۏنرا، تام شؤوق و هیجانلار ایچینده عرفانی عئشق ایله دولو شعرلر یازماغا باشلایېر.

بو دؤورده‌‌کی شعرلری‌نېن بعضی مضمونلارې حاققېندا آشاغېدا دانېشېرېق:

۱- ۲- ۵. قرآنی رمزلر

سید نسیمی اؤز شعرلرینده قرآنی رمزلری آچما یۏلونو ایضاح ائتمک اۆچۆن بیر پارا گؤروشلره دایانېر. میثال ایچۆن دئمه‌لییک کی اۏنون نظرینده ۴ عنصر (سو، اۏد، تۏرپاق و یئل)، ۷ خط (۲ قاش، ۲ کیپریک، بیر ساچ) بیری- بیرینه ضرب ائدیله‌رک قرآن کریمین اسرارېنې حل ائتمه آچارې اۏلور.

بیر و یا بیر نئچه حرفدن مئیدانا گلن الم، یس، طه، الر کیمی آیه‌لری، حروفیلر محاکمات و مقطعات آدلاندېرېرلار. نسیمی بو آیه‌لردن اؤز شعرلرینده بۏل- بۏل استفاده ائتمیشدیر و اۏندان علاوه داها چۏخ استفاده ائتدیڲی آیه‌لری بئله سېرالاماق اۏلار:

۱. کُن فَیَکُون (یس/ ۸۲): یس سوره‌سینده گلن بو آیه‌نی نسیمی وارلېغېن اساس سببی حساب ائدیر:

کاف ایله نون ازلده چۆن علّتیمیزدیر، ای بشر!

جؤوهر لامکان بیزیک، کیم بیله‌ شر حدودوموز.

۲. اَلَستُ بِرَبِّکُم (اعراف/ ۱۷۲): نسیمی بو آیه‌دن ده چۏخ استفاده ائتمیشدیر:

سیرر الست ربّکم چۆن کی گؤتۆردۆ پرده‌یی،

زاهیده آسسې ائیله‌مز خیرقه‌ی پاره- پاره‌سی.

لعلین مئیی الست ایدی جام اۏلمادان هنوز،

خاص ایدی صؤحبتین داها عام اۏلمادان هنوز.

بو آیه‌یه گؤره، تانرې روحلارېن یارادېلماسېندان سۏنرا اۏنلاردن سۏروشموشدورکی آیا من سیزېن ربّینیزه‌م؟ روحلاردان بیر قیسمی بلی و بیر قیسمی ایسه نعم دئمیشلر. بلی دئینلر دۏغرو یۏلا گئده‌نلر حساب اۏلورلار.

۳. لَیلَةُ الاَسْری (اسری/ ۱): حضرت پیغمبرین معراجېنا اشارت ائده‌ن بو آیه‌دن‌ده، نسیمی دفعه‌لر استفاده ائتمیشدیر و آللاهېن اؤزۆ بنده‌سینی گئجه مسجید اقصایا آپارماسېندان دانېشمېشدېر.

ای جمالېن سیرر سُبْحانَ الَذّی اَسْری ایمیش،

عَبدُهُ لَیلاً تاپوندو، مَسجِدُ الاَقْصی ایمیش.

۴. قابَ قَوسَیْن (نجم/ ۹): حروفی آنلایېشېندا، ایکی حرف اۏلان قوسین ایکی قاشا اشاره ائدیر و نسیمی اۏخوجونو بو حرفلری گؤرمڲه و اۏخوماغا چاغېرېر:

گل سَوادُ الوَجْه ـی گؤر کیم فقر مطلقدیر آدې،

روشن آنلا کعبه قَوْسَیْن ایله اَوْ اَدْنی مېزې.

* * *

تا سَقهُم شربتیندن ایچدی بو خسته کؤنۆل،

سیرر اَوْ اَدْنی یی بولدو، قاینادې خوم‌خانه‌سی.

۵. عرش و اِستوی و الرّحمن (طه/ ۵): نسیمی بو آیه‌دن‌ده چۏخ استفاده ائدیر. حروفی اینانجېنا گؤره، انسان اۆزۆنده ۲۸ حرف اۏخونور، اۏنا گؤره آدمین اۆزۆنه الرَّحْمن عَلَی العَرْشِ اسْتِوی آدې وئریر:

زۆلف و روخسارېندېر الرَّحْمن‌عَلَی‌العَرشْ ‌اِسْتِوی،

کعبه‌نین محرابی قاشېن، فیتنه‌ی عئینین حطیب.

* * *

اِسْتِوی سیررینا یۏل بولدو یۆزوندن تا آنا،

جبرئیل‌چکدی‌بوراقې،‌مین� �ی گئتدی چون عقاب.

بورون استوا خطی کیمی اۆزۆ ایکیه بؤلۆر و نسیمی دفعه‌لر بونا اشاره ائدیر.

۶. اَحسَنِ التَّقْویم (تین/ ۴): بو آیه، وحدت وجود اینانجېنا اینانانلار ایچۆن بیر نقلی دلیل سایېلېر. وارلېق بیرلیڲی اینانجېنا گؤره، کائنات، مطلق وارلېغېن ظهورودور. بۆتۆن عالم، مطلق وارلېغېن علمیندن ظهور ائتمیش، گؤیلر، عنصرلر، جانلېلار، جانسېزلار و س. یارانمېش و تاپېلمېشدېر. اۏنلارېن ایچینده ایسه انسان ان سۏن و ان کامیل مخلوقدور و تانرې‌نېن تجلی یئریدیر:

چۆن کی یۆزۆن اَحْسَنِ التَّقْویم ایمیش،

سنده ظهور ائیله‌دی سبحانېمېز.

* * *

منکر اۏلما بو سؤزه وارېب کلام اللاهدا گؤر،

اَحْسَنِ التَّقْویم ایله گؤستردی انسان صورتین.

نسیمی دئییر کی زاهید بیر منجم کیمیدیر و بو سؤزۆن ایچ آنلامېنې باشا دۆشمز:
منجّم زاهید آنلاماز کی سنسن اَحْسَنِ التَّقْویم،
ازلدن تا ابد اۏلدو عیان حۆسنۆن کیتابېندان.

۲- ۲- ۵. حروفی رمزلر

۱. اۏتوز ایکی و ایڲیرمی سگکیز

حروفیلیک اینانجېنا گؤره، انسانېن اۆزۆنده‌کی ۷ حرفی مختلیف یۏللار ایله ۲۸، ۲۹ و گاهدا ۳۲ اۏلاراق اله گتیرمک اۏلار. بو ۷ حرف (ایکی قاش، دؤرد کیپریک، بیر ساچ یعنی سواد اعظم)دیر.
۴ عنصر یعنی سو، هاوا، تورپاق و اۏد ایله ضرب اۏلاندا ۲۸ عددی اله گله‌ر. لام الیف ایسه گاه بیر حرف حساب اۏلور و گاهدا پ، چ، ژ، گ حرفلری‌نین جانشینی‌دیر. بو ۴ حرف ۲۸ ایله جمع اۏلاندا ۳۲ اله گلیر.

نسیمی‌ده شعرلرینده یئر به یئر ۲۸ و ۳۲ عددلرینی انسان اۆزۆنده گؤرمک ایسته‌ییر:

آیت سَبعُ المَثانی‌ دیر یۆزۆن،

اۏتوز ایکی‌نین نیشانی دیر یۆزۆن.

* * *

بیست‌وهشت‌وسی‌ودودان دېشقارې ‌بیرنسنه‌یۏخ،

بو کلام ایچینده خئیلی قیل و قالی گؤرمۆشم.

* * *

بیست ‌و هشت‌ و سی ‌و دو دور سئیریمیز،

فضل حق اۏلدو بو یۏلدا پیریمیز.

باشقا شاعیرلرده اۆزۆ، قاشې، کیپریڲی، دۏداغې و سائره‌نی گۆنشه، کیتابا، مصحفه، یایا، اۏخا و سائره‌یه بنزه‌دیرلر. اۏنلارېن بنزه‌تمه‌لری بیر بدیعی تصویر یاراتما و گؤزه‌للیک حئیرانی اۏلمالارې اۆچۆندۆر. ولاکین نسیمی‌نین هئچ بئله بیر نیّتی یۏخدور، بلکه حروفیه تعلیماتې اساسېندا آئینی بیر عیباره‌لر ایشلتمک اۆچۆن بو تشبیه‌لردن استفاده ائدیر. اۏ، زۆلف و روخسارې، الرَّحْمن عَلَی العَرْش اِسْتِوییا بنزه‌تدیکده، بیر حروفی اینانجېنا دایانېر و اصلینده آیه‌نی تأویل ائتمڲه چالېشېر.

۲. عئشق

نسیمی عئشق ایله یاشایان و عئشقی تبلیغ ائده‌ن بیر حروفی‌دیر. بو عئشقی ایسه، داشا- تۏرپاغا یۏخ، انسانا سارې یؤنلدیر:

گرچه آساندېر دئر، ای جان! عئشقینی هر بی‌خبر،

کیم‌کی‌شۏل‌سئودایا‌دۆشد ۆ،‌بیلدی‌کیم‌آسان دڲیل.

عئشق‌ایله‌جان‌یۏخدور اول‌بی‌معرفت حئیواندا کیم،

صورتین نقشینه دائیم واله و حیئران دڲیل.

شاعیرین نظرینده عئشق تامام اۏلماسې اۆچۆن صیدق و دۏغرولوق لازېمدېر و عاشېق بو یۏلدا جان و جاهانېندان کئچمه‌لیدیر:

گرعاشېق‌ایسن،‌صیدق ایله شۏل دلبر اۆچۆن گل،

جان ایله جاهان اۏرتایا قۏی، ترکِ سر ائیله.

۳. تانرې تجلّی‌گاهی

گؤزلر، قاشلار، کیپریکلر، یاناقلار، دۏداقلار، آغیز، چنه، چنه چوخورو، غبغب، اۆزده‌کی خطلر، آلېن و عمومیتله اۆز، جمال و جمال‌اللاها دلالت ائدیر.

حروفی اینانجېنا گؤره انسان، احسن تقویم و احسن صورت اۆز‌ره یاراندېغېنا گؤره، مظهر الله سایېلېر. ائله بونا گؤره‌ده نسیمی، انس

سیدعمادالدین نسیمی، شاعر و متفکّر حروفی در قرن هفتم هجری
انتشار : ۳ مهر ۱۳۹۸

برخی از خدمات همیار برای فعالیت


برخی از خدماتهمیار برای فعالیت

در ادامه تعدادی از امکانات موجود در اپلیکیشن کنتل‌همراه را مشاهده میکنید، فقط کافیست استفاده کنید و به دیگران معرفی کنید تا از شبکه انسانی خود تا هفت سطح کسب درآمد کنید؛ فقط کافیست شروع کنید و چندنفر از دوستانتان را معرفی کنید…

 

Paris

بیمه

با استفاده از تمام خدمات بیمه توسط شما و همچنین توسط تک تک افراد مجموعه‌ شما تا هفت سطح و خورشیدی پاداش بگیرید.

Paris

اینترنت همراه

با استفاده از تمام خدمات بیمه توسط شما و همچنین توسط تک تک افراد مجموعه‌ شما تا هفت سطح و خورشیدی پاداش بگیرید.

Paris

پرداخت قبوض

با خرید بسته اینترنت پاداش بگیرید و هم با خرید اینترنت همراه توسط همه‌ی مجموعه‌تان تا هفت نسل نیز پاداش میگیرید.

Paris

خرید شارژ سیمکارت

با پرداخت قبوض پاداش بگیرید و هم با پرداخت قبوض توسط همه‌ی مجموعه‌تان تا هفت سطح نیز پاداش میگیرید.

 

Paris

پیام‌ رسان

بابت هر کلمه پیام تبلیغاتی که میخوانید پاداش میگیرید و همچنین از مشاهده مجموعه خود نیز پاداش بگیرید، تا ۷عمق
Paris

رادیو همیار

به تبلیغات صوتی گوش بدهید و پاداش بگیرید، و بابت هرثانیه‌ای که اعضای مجموعه‌تان گوش میکنند پاداش بگیرید، تا ۷لول
Paris

تلویزیون همیار

بابت هر ثانیه مشاهده کنتل تی وی پاداش خوبی بگیرید و همچنین بابت مشاهده مجموعه‌تان تا هفت سطح
Paris

پرسشنامه

فقط با پاسخ دادن به چند پرسش ساده پاداش بگیرید. بابت پاسخدهی مجموعه خود نیز پاداش بگیرید. تا ۷ لول
Paris

درخواست تاکسی

تاکسی درخواست دهید و پاداش‌هم بگیرید، از سفر افرادتون توسط تاکسی هم پاداش بگیرید تا هفت لول
Paris

تعمیرات منزل

تمام خدمات و تعمیرات منزل نیز یکی دیگر از مواردی هست ک بصورت نوین انجام میدهید و پاداش میگیرید.
Paris

بلیط هواپیما

بلیط هواپیما خرید کنید و پاداش بگیرید و از خرید بلیط توسط تمام افرادتون نیز پاداش قابل توجهی بگیرید.

Paris

بلیط اتوبوس

بلیط اتوبوس خرید کنید و پاداش بگیرید و از خرید بلیط توسط تمام افرادتون نیز پاداش قابل توجهی بگیرید.
Paris

همیاریاب

در اپلیکیشن کنتل وارد همیاریاب شده فعالسازی موقعیت مکانی خود خدمت مورد نیاز خود را جستجو استفاده کنید و همانند بقیه موارد پاداش بگیرید.
Paris

همیارکارت

همیارکارت اولین ساختار تبدیل پاداش نقدی در ایران است که میتوانید با استفاده از آن پاداش خود را دریافت کنید. همانند دیگر کارتهای عضو شتاب و آنی

Paris

گندمکار

گندمکار یک سیستم درآمد بدون سرمایه در کنتل است که به شما با کلیک کردن شما و مجموعه‌تان پاداش میدهد. گندم بکارید و درو کنید
Paris

خرید و فروش

بارفروش یک خدمت نوین و عظیم در کشور است که برای شما و مجموعه‌تان نیز پاداش خوبی خواهد داشت، شامل: بنر/ویترین/جمعه‌بازار

 

زندگی زیباست چشمی باز کن , زندگی زیباست شعر

زندگی زیباست 

زندگی زیباست زندگی با دوست زیباست جملات زندگی زیباست جملات زیبا درباره زندگی و امید جملات عاشقانه در مورد خانواده سخنان انرژی مثبت جملات امید دهنده

از صف بیا بیرون و یخورده زندگی کن!

زندگی زیباست چشمی باز کن , زندگی زیباست شعر

 

 

برخی از خدمات همیار برای فعالیت
انتشار : ۱ شهریور ۱۳۹۸

حافظ شیرازی


 
 
 

حافظ شیرازی

خواجه شمس zwnj;الدین محمد بن بهاءالدّین محمد حافظ شیرازی (زاده ح. ۷۲۷ (قمری) ndash; درگذشته ۷۹۲ (قمری))، معروف به لسان zwnj;الغیب، ترجمان الاسرار،لسان zwnj;العرفا و ناظم zwnj;الاولیاشاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است ...

 
 
 


زیباترین اشعار عاشقانه حافظ شیرازی

 
شعر عاشقانه حافظ
شعر عاشقانه حافظ شیرازی

مجموعه اشعار زیبا، غزلیات، رباعیات و گلچین دوبیتی های ناب و کوتاه از دیوان غزلیات حافظ شیرازی در مورد عشق و عاشقی و معشوق

عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست

******

دلم را مشکن و در پا مینداز
که دارد در سر زلف تو مسکن

******

غزل عاشقانه حافظ
غزل عاشقانه حافظ

باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش
وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

******

رباعی عاشقانه حافظ

در آرزوی بوس و کنارت مردم
وز حسرت لعل آبدارت مردم

قصه نکنم دراز کوتاه کنم
بازآ بازآ کز انتظارت مردم

******

گلچین زیباترین اشعار حافظ

شعر عاشقانه حافظ : چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی
شعر عاشقانه حافظ : چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

ماه اگر بی تو برآید به دو نیمش بزنند
دولت احمدی و معجزه سبحانی

جلوه بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

******

گزیده غزلیات حافظ در مورد عشق

من حاصل عمر خود ندارم جز غم
در عشق ز نیک و بد ندارم جز غم
یک همدم باوفا ندیدم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم

******

ساده ترین غزل حافظ

اشعار عاشقانه حافظ : دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
اشعار عاشقانه حافظ : دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

******

محترم دار دلم کاین مگس قند پرست
تا هوا خواه تو شد فر همایی دارد

از عدالت نبود دور گرش پرسد حال
پادشاهی که به همسایه گدایی دارد

اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد

ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد

نغز گفت آن بت ترسا بچه باده پرست
شادی روی کسی خور که صفایی دارد

******

غزل عاشقانه حافظ : هوا خواه توام جانا و می دانم که می دانی
غزل عاشقانه حافظ : هوا خواه توام جانا و می دانم که می دانی

هوا خواه توام جانا و می دانم که می دانی
که هم نادیده می دانی و هم ننوشته می خوانی

******

ما را که درد عشق و بلای خمار کشت
یا وصل دوست یا می صافی دوا کند

جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت
عیسی دمی کجاست که احیای ما کند

******

شعر عاشقانه حافظ : فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
شعر عاشقانه حافظ : فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش

فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش

جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش

بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

ای که از کوچه معشوقه ما می‌گذری
بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش

آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل
جانب عشق عزیز است فرومگذارش

صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه
به دو جام دگر آشفته شود دستارش

دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود
نازپرورد وصال است مجو آزارش

******

شعر غمگین عاشقانه از حافظ

شعر عاشقانه حافظ : ما زیاران چشم یاری داشتیم
شعر عاشقانه حافظ : ما زیاران چشم یاری داشتیم

ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
تا درخت دوستی کی بر دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفت و گو آیین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما خطا کردیم و صلح انگاشتیم…

******

اشعار عاشقانه حافظ

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست

سر فرا گوش من آورد به آواز حزین
گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست

عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست

برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست

آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشت است وگر باده مست

خنده جام می و زلف گره گیر نگار
ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست

******

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم …

******

اشعار عاشقانه دیوان حافظ : خیال روی تو در هر طریق همره ماست
اشعار عاشقانه دیوان حافظ : خیال روی تو در هر طریق همره ماست

خیال روی تو در هر طریق همره ماست
نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست

به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماست

ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید
هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست

اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پریشان و دست کوته ماست

به حاجب در خلوت سرای خاص بگو
فلان ز گوشه نشینان خاک درگه ماست

به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است
همیشه در نظر خاطر مرفه ماست

اگر به سالی حافظ دری زند بگشای
که سال‌هاست که مشتاق روی چون مه ماست

******

شعر حافظ دوست

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست

******

اشعار حافظ شیرازی در مورد عشق : الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
اشعار حافظ شیرازی در مورد عشق : الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

الا یا ایها الساقی..

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبک باران ساحل‌ ها

همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ ها

حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

******

شعر عاشقانه حافظ : صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
شعر عاشقانه حافظ : صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم

صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم

دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم

******

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را

فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهر آشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را

ز عشق نا تمام ما جمال یار مستغنی است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
جواب تلخ می‌زیبد لب لعل شکرخا را

نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند
جوانان سعادتمند پند پیر دانا را

حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را

غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را

******

گزیده شعر عاشقانه حافظ

شعر عاشقانه حافظ
شعر عاشقانه حافظ

جز نقش تو در نظر نیامد ما را
جز کوی تو رهگذر نیامد ما را

خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت
حقا که به چشم در نیامد ما را

******

چه جرم کرده‌ام ای جان و دل به حضرت تو
که طاعت من بی‌دل نمی‌شود مقبول

به درد عشق بساز و خموش کن حافظ
رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول

******

تک بیتی کوتاه عاشقانه حافظ
تک بیتی کوتاه عاشقانه حافظ

گل بی رخ یار خوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد

******

دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار
طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد

برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد

ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد

آن که پرنقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد

فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد

******

خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت

نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت

******

سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

******

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست

زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من
بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست

سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر
هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست

بس نگویم شمه‌ای از شرح شوق خود از آنک
دردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست

گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا
خاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست

میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست

حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست

******

چو لعل شکرینت بوسه بخشد
مذاق جان من ز او پر شکر باد

مرا از توست هر دم تازه عشقی
تو را هر ساعتی حسنی دگر باد

و گر کنم طلب نیم بوسه صد افسوس
ز حقه دهنش چون شکر فرو ریزد

من آن فریب که در نرگس تو می‌بینم
بس آب روی که با خاک ره برآمیزد

فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست
کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد

******

غزلیات حافظ
غزلیات حافظ

راهی ست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست

هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

ما را ز منع عقل مترسان و می بیار
کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست

از چشم خود بپرس که ما را که می‌کشد
جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست

او را به چشم پاک توان دید چون هلال
هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست

فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست

نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو
حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست

******

جانا تو را که گفت که احوال ما مپرس
بیگانه گرد و قصهٔ هیچ آشنا مپرس

ز آنجا که لطف شامل و خلق کریم توست
جرم نکرده عفو کن و ماجرا مپرس

******

بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت

گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست
گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت

در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت

خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت

گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت

وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر
ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت
شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت

******

صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت

گل بخندید که از راست نرنجیم ولی
هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت

گر طمع داری از آن جام مرصع می لعل
ای بسا در که به نوک مژه‌ات باید سفت

تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هر که خاک در میخانه به رخساره نرفت

در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا
زلف سنبل به نسیم سحری می‌آشفت

گفتم ای مسند جم جام جهان بینت کو
گفت افسوس که آن دولت بیدار بخفت

سخن عشق نه آن است که آید به زبان
ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفت

اشک حافظ خرد و صبر به دریا انداخت
چه کند سوز غم عشق نیارست نهفت

******

دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست

******

روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد

گر چه یاران فارغند از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد

******

شعر غمگین حافظ

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
یا بخت من طریق مروت فروگذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
شوخی مکن که مرغ دل بی‌قرار من
سودای دام عاشقی از سر به درنکرد
هر کس که دید روی تو بوسید چشم من
کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد
من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد

******

بسته‌ام در خم گیسوی تو امید دراز
آن مبادا که کند دست طلب کوتاهم

******

گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود

******

چون چشم تو دل می‌برد از گوشه نشینان
همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست

روی تو مگر آینه لطف الهیست
حقا که چنین است و در این روی و ریا نیست

******

شعر عربی فارسی عاشقانه حافظ

از خون دل نوشتم نزدیکِ دوست نامه
اِنّی رَأیْتُ دَهْرَاً مِنْ هِجْرِکَ الْقیامه

دارم من از فراقش در دیده صد علامت
لیست دموع عینی هذا لنا العلامه

هر چند کآزمودم از وی نبود سودم
من جرب المجرب حلت به الندامه

پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا
فی بعدها عذاب فی قربها السلامه

گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم
و الله ما راینا حبا بلا ملامه

حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین
حتی یذوق منه کاسا من الکرامه

******

تک بیتی ناب حافظ شیرازی

جانم بسوختی و به دل دوست دارمت

******

به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت

******

شعر کوتاه عاشقانه حافظ
شعر کوتاه عاشقانه حافظ

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق

******

غزلیات روان حافظ

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

 
 

حافظ شیرازی
انتشار : ۱۶ شهریور ۱۳۹۸

سعدی شیرازی


 
 

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی (۶۰۶ ndash; ۶۹۰ هجری قمری) شاعر و نویسندهٔ پارسی zwnj;گوی ایرانی است. نامِ کاملِ او ابومحمّد مُشرف zwnj;الدین مُصلح بن عبدالله بن مشرّف و تخلص او سعدی است. ...

 
  
 
تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد

سعدی شیرازی
انتشار : ۱۷ شهریور ۱۳۹۸

پکیج افزایش اعضای کانال تلگرام


پکیج افزایش اعضای کانال تلگرام

پکیج افزایش اعضای کانال تلگرام

تخفیف بسیار بزرگ ویژه نوروز برای اولین بار در ایران افزایش اعضای کانال های تلگرام بهترین روش برای کسب درآمد میلیونی از تلگرام یک بار نرم افزار بخرید hellip; یک عمر رایگان تبلیغ کنید hellip; 35 هزار تومان قیمت : 19 هزار تومان آیا میدانید ...

پکیج افزایش اعضای کانال تلگرام
انتشار : ۲۲ شهریور ۱۳۹۸

دانلود کتاب طنز " موخوره " اثر ارزشمند عزیز نسین


دانلود کتاب طنز

دانلود کتاب طنز " موخوره " اثر ارزشمند عزیز نسین

درباره کتاب: تاکنون هیچ نویسنده ای در سرتاسر جهان داستانی با این تم تازه و جدید ننوشته است. تازگی موضوع، قدرت قلم و دید قوی در کتاب موخوره، موجب شد که برای سومین بار جایزه اول بین المللی نصیب عزیز نسین گردد. عزیز نسین در این داستان سرخوردگی ها را تراشیده، نقاط ضعف شعرا، ...

             
 
 
 
 ØªØµØ§ÙˆÙŠØ± جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد
 

 

دانلود کتاب طنز " موخوره " اثر ارزشمند عزیز نسین
انتشار : ۲۰ شهریور ۱۳۹۸

دانلود کارت ویزیت آماده شامل 800 طرح لایه باز حرفه ای و جذاب


دانلود کارت ویزیت آماده شامل 800 طرح لایه باز حرفه ای و جذاب

دانلود کارت ویزیت آماده شامل 800 طرح لایه باز حرفه ای و جذاب

مجموعه کامل 800 طرح حرفه ای لایه باز وکتور با بالاترین کیفیت قابل ویرایش با برنامه های گرافیکی تمامی این تمپلیت ها از منابع معتبر خارجی خریداری و جمع آوری شده اند. فرمت کارت ویزیت ها وکتور میباشد و شما می توانید به آسانی آن ها را در برنامه adobe illustrator ویرایش و یا به فرمت های دیگر ...

دانلود کارت ویزیت آماده شامل 800 طرح لایه باز حرفه ای و جذاب
انتشار : ۲۲ شهریور ۱۳۹۸

غزلیات سعدی


غزلیات سعدی

بخوان به یاد سعدی ...

  
             
Анимашки Линии Ù†Ø§ÛŒØª اسکین
 
 


گلچین زیباترین اشعار عاشقانه سعدی شیرازی

 
اشعار کوتاه عاشقانه از غزلیات سعدی شیرازی
اشعار کوتاه عاشقانه از غزلیات سعدی شیرازی

گزیده غزلیات عاشقانه سعدی

زیباترین اشعار و غزل های عاشقانه و احساسی سعدی شیرازی در مورد عشق و دوستی و معشوق

خلایق در تو حیرانند و جای حیرتست الحق
که مه را بر زمین بینند و مه بر آسمان باشد

******

گفتی نظر خطاست تو دل می‌ بری رواست
خود کرده جرم و خلق گنه کار می‌ کنی

******

تک بیتی های عاشقانه از سعدی

تک بیتی های عاشقانه از سعدی
تک بیتی های عاشقانه از سعدی

چنان به موی تو آشفته‌ ام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست

******

تا خیال قد و بالای تو در فکر منست
گر خلایق همه سروند چو سرو آزادم

******

گر فلاطون به حکیمی مرض عشق بپوشد
عاقبت پرده برافتد ز سر راز نهانش

******

من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی
یا چه کردم که نگه باز به من می‌ نکنی

دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی

دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی

******

شعر سعدی در مورد عشق

دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت
تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت

جرم بیگانه نباشد که تو خود صورت خویش
گر در آیینه ببینی برود دل ز برت

جای خنده‌ست سخن گفتن شیرین پیشت
کآب شیرین چو بخندی برود از شکرت

راه آه سحر از شوق نمی‌یارم داد
تا نباید که بشوراند خواب سحرت

******

اشعار معروف سعدی شیرازی

اشعار عاشقانه سعدی شیرازی
اشعار عاشقانه سعدی شیرازی

از هر چه می‌ رود سخن دوست خوش ترست
پیغام آشنا نفس روح پرورست

هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ ای
من در میان جمع و دلم جای دیگرست

شاهد که در میان نبود شمع گو بمیر
چون هست اگر چراغ نباشد منورست

ابنای روزگار به صحرا روند و باغ
صحرا و باغ زنده دلان کوی دلبرست

جان می‌روم که در قدم اندازمش ز شوق
درمانده‌ام هنوز که نزلی محقرست

کاش آن به خشم رفته ما آشتی کنان
باز آمدی که دیده مشتاق بر درست

جانا دلم چو عود بر آتش بسوختی
وین دم که می‌زنم ز غمت دود مجمرست

شب‌های بی توام شب گورست در خیال
ور بی تو بامداد کنم روز محشرست

گیسوت عنبرینه گردن تمام بود
معشوق خوبروی چه محتاج زیورست

سعدی خیال بیهده بستی امید وصل
هجرت بکشت و وصل هنوزت مصورست

زنهار از این امید درازت که در دلست
هیهات از این خیال محالت که در سرست

******

اشعار سعدی

غزلیات عاشقانه سعدی
غزلیات عاشقانه سعدی

گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم
هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است

******

دوبیتی عاشقانه سعدی

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم

حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم

******

ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا
به وصل خود دوایی کن دل دیوانه ما را

******

گزیده اشعار سعدی

از در درآمدی و من از خود به درشدم
گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

گوشم به راه تا که خبر می‌دهد ز دوست
صاحب خبر بیامد و من بی‌خبر شدم

چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید و به عیوق برشدم

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم

دستم نداد قوت رفتن به پیش یار
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم

تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم

من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم

بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان
مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم

او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم

گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم

******

اشعار کوتاه و عاشقانه سعدی

اشعار کوتاه و عاشقانه سعدی
اشعار کوتاه و عاشقانه سعدی

مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را

******

ای یار ناسامان من از من چرا رنجیده‌ای
وی درد و ای درمان من از من چرا رنجیده‌ای

ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من
لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیده‌ای

بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم
وز ناوکت پرخون شدم از من چرا رنجیده‌ای؟

گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت
فردا بگیرم دامنت از من چرا رنجیده‌ای

من سعدی درگاه تو عاشق به روی ماه تو
هستیم نیکوخواه تو از من چرا رنجیده‌ای

******

تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم
مثل تو کیست در جهان تا ز تو مهر بگسلم

******

غزل عاشقانه از بوستان سعدی
غزل عاشقانه از بوستان سعدی

آن که نقشی دیگرش جایی مصور می‌شود
نقش او در چشم ما هر روز خوشتر می‌شود

******

غزل کوتاه عاشقانه از سعدی

من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم
کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم

بپرس حال من آخر چو بگذری روزی
که چون همی‌ گذرد روزگار مسکینم

******

من بی‌ مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

تو مگر سایه لطفی به سر وقت من آری
که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم

خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم
که تو هرگز گل من باشی و من خار تو باشم

هرگز اندیشه نکردم که کمندت به من افتد
که من آن وقع ندارم که گرفتار تو باشم

هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی
مگر آن وقت که شادی خور و غمخوار تو باشم

گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویت
مگر آن وقت که در سایه زنهار تو باشم

گر خداوند تعالی به گناهیت بگیرد
گو بیامرز که من حامل اوزار تو باشم

مردمان عاشق گفتار من ای قبله خوبان
چون نباشند که من عاشق دیدار تو باشم

من چه شایسته آنم که تو را خوانم و دانم
مگرم هم تو ببخشی که سزاوار تو باشم

گر چه دانم که به وصلت نرسم بازنگردم
تا در این راه بمیرم که طلبکار تو باشم

نه در این عالم دنیا که در آن عالم عقبی
همچنان بر سر آنم که وفادار تو باشم

******

زیباترین شعرهای عاشقانه سعدی
زیباترین شعرهای عاشقانه سعدی

مرا به عشق تو اندیشه از ملامت نیست
وگر کنند ملامت نه بر من تنهاست

******

چنان خوب رویی بدان دلربایی
دریغت نیاید به هر کس نمایی

مرا مصلحت نیست لیکن همان به
که در پرده باشی و بیرون نیایی

وفا را به عهد تو دشمن گرفتم
چو دیدم مرا فتنه تو بیوفایی

چنین دور از خویش و بیگانه گشتم
که افتاد با تو مرا آشنایی

اگر نه امید وصال تو بودی
ز دیده برون کردمی روشنایی

نیاید تو را هیچ غم بی‌دل من
کسی دید خود عید بی‌روستایی

من و غم ازین پس که دور از رخ تو
چه باشد اگر یک شبی پیشم آیی

******

اشعار عاشقانه سعدی شیرازی
اشعار عاشقانه سعدی شیرازی

خوشتر از دوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست

******

ما همه چشمیم و تو نور ای صنم
چشم بد از روی تو دور ای صنم

روی مپوشان که بهشتی بود
هر که ببیند چو تو حور ای صنم

حور خطا گفتم اگر خواندمت
ترک ادب رفت و قصور ای صنم

تا به کرم خرده نگیری که من
غایبم از ذوق حضور ای صنم

روی تو بر پشت زمین خلق را
موجب فتنه‌ست و فتور ای صنم

این همه دلبندی و خوبی تو را
موضع نازست و غرور ای صنم

سروبنی خاسته چون قامتت
تا ننشینیم صبور ای صنم

این همه طوفان به سرم می‌رود
از جگری همچو تنور ای صنم

سعدی از این چشمه حیوان که خورد
سیر نگردد به مرور ای صنم

******

زیباترین اشعار سعدی در وصف عشق
زیباترین اشعار سعدی در وصف عشق

تا بود بار غمت بر دل بی‌هوش مرا
تا بود بار غمت بر دل بی‌هوش مرا

سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا
نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر
تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا

شربتی تلختر از زهر فراقت باید
تا کند لذت وصل تو فراموش مرا

هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین
روزی ار با تو نشد دست در آغوش مرا

بی دهان تو اگر صد قدح نوش دهند
به دهان تو که زهر آید از آن نوش مرا

******

شعرهای کوتاه عاشقانه از سعدی
شعرهای کوتاه عاشقانه از سعدی

بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی
به کجا روم ز دستت که نمی‌دهی مجالی

نه ره گریز دارم نه طریق آشنایی
چه غم اوفتاده‌ای را که تواند احتیالی

همه عمر در فراقت بگذشت و سهل باشد
اگر احتمال دارد به قیامت اتصالی

چه خوش است در فراقی همه عمر صبر کردن
به امید آن که روزی به کف اوفتد وصالی

به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن
که شبی نخفته باشی به درازنای سالی

غم حال دردمندان نه عجب گرت نباشد
که چنین نرفته باشد همه عمر بر تو حالی

سخنی بگوی با من که چنان اسیر عشقم
که به خویشتن ندارم ز وجودت اشتغالی

چه نشینی ای قیامت بنمای سرو قامت
به خلاف سرو بستان که ندارد اعتدالی

که نه امشب آن سماع است که دف خلاص یابد
به طپانچه‌ ای و بربط برهد به گوشمالی

دگر آفتاب رویت منمای آسمان را
که قمر ز شرمساری بشکست چون هلالی

خط مشک بوی و خالت به مناسبت تو گویی
قلم غبار می‌رفت و فرو چکید خالی

تو هم این مگوی سعدی که نظر گناه باشد
گنه است برگرفتن نظر از چنین جمالی

******

من از آن روز که دربند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

همه غم‌های جهان هیچ اثر می‌نکند
در من از بس که به دیدار عزیزت شادم

خرم آن روز که جان می‌رود اندر طلبت
تا بیایند عزیزان به مبارک بادم

من که در هیچ مقامی نزدم خیمه انس
پیش تو رخت بیفکندم و دل بنهادم

دانی از دولت وصلت چه طلب دارم هیچ
یاد تو مصلحت خویش ببرد از یادم

به وفای تو کز آن روز که دلبند منی
دل نبستم به وفای کس و در نگشادم

تا خیال قد و بالای تو در فکر منست
گر خلایق همه سروند چو سرو آزادم

به سخن راست نیاید که چه شیرین سخنی
وین عجبتر که تو شیرینی و من فرهادم

******

شعرهای دوبیتی عاشقانه سعدی
شعرهای دوبیتی عاشقانه سعدی

ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم
به جز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم

******

تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمی‌ آید
روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم

******

بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو
بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو

شب از فراق تو می‌نالم ای پری رخسار
چو روز گردد گویی در آتشم بی تو

دمی تو شربت وصلم نداده‌ای جانا
همیشه زهر فراقت همی چشم بی تو

اگر تو با من مسکین چنین کنی جانا
دو پایم از دو جهان نیز درکشم بی تو

پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار
جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو

******

ای سرو بلند قامت دوست
وه وه که شمایلت چه نیکوست

در پای لطافت تو میراد
هر سرو سهی که بر لب جوست

نازک بدنی که می‌نگنجد
در زیر قبا چو غنچه در پوست

مه پاره به بام اگر برآید
که فرق کند که ماه یا اوست

آن خرمن گل نه گل که باغ است
نه باغ ارم که باغ مینوست

آن گوی معنبرست در جیب
یا بوی دهان عنبرین بوست

می‌ سوزد و همچنان هوادار
می‌ میرد و همچنان دعا گوست

خون دل عاشقان مشتاق
در گردن دیده بلا جوست

من بنده لعبتان سیمین
کاخر دل آدمی نه از روست

بسیار ملامتم بکردند
کاندر پی او مرو که بدخوست

ای سخت دلان سست پیمان
این شرط وفا بود که بی‌ دوست

بنشینم و صبر پیش گیرم

دنباله کار خویش گیرم

******

شعرهای عاشقانه سعدی کوتاه
شعرهای عاشقانه سعدی کوتاه

شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق دربند است

گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم
کدام سرو به بالای دوست مانند است

پیام من که رساند به یار مهرگسل
که برشکستی و ما را هنوز پیوند است

قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست
به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است

که با شکستن پیمان و برگرفتن دل
هنوز دیده به دیدارت آرزومند است

بیا که بر سر کویت بساط چهرهٔ ماست
به جای خاک که در زیر پایت افکنده‌ست

خیال روی تو بیخ امید بنشانده‌ست
بلای عشق تو بنیاد صبر برکنده‌ست

عجب در آن که تو مجموع و گر قیاس کنی
به زیر هر خم مویت دلی پراکند است

اگر برهنه نباشی که شخص بنمایی
گمان برند که پیراهنت گل آکند است

ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
چه دست ها که ز دست تو بر خداوند است

فراق یار که پیش تو کاه برگی نیست
بیا و بر دل من بین که کوه الوند است

ز ضعف طاقت آهم نماند و ترسم خلق
گمان برند که سعدی ز دوست خرسند است

******

بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست
بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست

روا بود که چنین بی‌حساب دل ببری
مکن که مظلمه خلق را جزایی هست

توانگران را عیبی نباشد ار وقتی
نظر کنند که در کوی ما گدایی هست

به کام دشمن و بیگانه رفت چندین روز
ز دوستان نشنیدم که آشنایی هست

کسی نماند که بر درد من نبخشاید
کسی نگفت که بیرون از این دوایی هست

هزار نوبت اگر خاطرم بشورانی
از این طرف که منم همچنان صفایی هست

به دود آتش ماخولیا دماغ بسوخت
هنوز جهل مصور که کیمیایی هست

به کام دل نرسیدیم و جان به حلق رسید
و گر به کام رسد همچنان رجایی هست

به جان دوست که در اعتقاد سعدی نیست
که در جهان بجز از کوی دوست جایی هست

******

تا کی روم از عشق تو شوریده به هر سوی
تا کی دوم از شور تو دیوانه به هر کوی

صد نعره همی‌آیدم از هر بن مویی
خود در دل سنگین تو نگرفت سر موی

بر یاد بناگوش تو بر باد دهم جان
تا باد مگر پیش تو بر خاک نهد روی

سرگشته چو چوگانم و در پای سمندت
می‌افتم و می‌گردم چون گوی به پهلوی

خود کشته ابروی توام من به حقیقت
گر کشتنیم بازبفرمای به ابروی

آنان که به گیسو دل عشاق ربودند
از دست تو در پای فتادند چو گیسوی

تا عشق سرآشوب تو همزانوی ما شد
سر برنگرفتم به وفای تو ز زانوی

بیرون نشود عشق توام تا ابد از دل
کاندر ازلم حرز تو بستند به بازوی

عشق از دل سعدی به ملامت نتوان برد
گر رنگ توان برد به آب از رخ هندوی

******

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست

خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد
سر مویی به غلط در همه اندامم نیست

گو همه شهر به جنگم به درآیند و خلاف
من که در خلوت خاصم خبر از عامم نیست

به خدا و به سراپای تو کز دوستیت
خبر از دشمن و اندیشه ز دشنامم نیست

دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی
به دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیست

******

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن به از آن که ببندی و نپایی

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

ای که گقتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ماکجاییم در این بحر تفکر تو کجایی

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

خلق گویند برو دل به هوای دگری ده
نکنم خاصه در ایام اتابک دو هوایی

******

ای خردمندکه گفتی نکنم چشم به خوبان
به چه کارآیدت آن دل که به خوبان نسپاری؟

******

بهترین غزلیات عاشقانه سعدی
بهترین غزلیات عاشقانه سعدی

باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام شکوفه بر سر آورد

شاخ گل از اضطراب بلبل
با آن همه خار سر درآورد

تا پای مبارکش ببوسم
قاصد که پیام دلبر آورد

ما نامه بدو سپرده بودیم
او نافه مشک اذفر آورد

هرگز نشنیده‌ام که بادی
بوی گلی از تو خوشتر آورد

******

تک بیت عاشقانه سعدی

یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
زان دو لب شیرینت صد شور برانگیزم

******

گلچین اشعار عاشقانه سعدی
گلچین اشعار عاشقانه سعدی

مرا خود با تو سری در میان هست
و گر نه روی زیبا در جهان هست

رنگین کمان های زیبا

غزلیات سعدی
انتشار : ۲۱ شهریور ۱۳۹۸

فهرست الفبایی غزلیات حافظ:


فهرست الفبایی غزلیات حافظ:

Yes check.svgالا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
Yes check.svgصلاح کار کجا و من خراب کجا
Yes check.svgاگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
Yes check.svgصبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
Yes check.svgدل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
Yes check.svgبه ملازمان سلطان که رساند این دعا را
Yes check.svgصوفی بیا که آینه صافیست جام را
Yes check.svgساقیا برخیز و درده جام را
Yes check.svgرونق عهد شباب است دگر بستان را
Yes check.svgدوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
Yes check.svgساقی به نور باده برافروز جام ما
Yes check.svgای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
Yes check.svgمی‌دمد صبح و کله بست سحاب
Yes check.svgگفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
Yes check.svgای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
Yes check.svgخمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
Yes check.svgسینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
Yes check.svgساقیا آمدن عید مبارک بادت
Yes check.svgای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
Yes check.svgروزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست
Yes check.svgدل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
Yes check.svgچو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
Yes check.svgخیال روی تو در هر طریق همره ماست
Yes check.svgمطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
Yes check.svgشکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
Yes check.svgزلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
Yes check.svgدر دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
Yes check.svgبه جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
Yes check.svgما را ز خیال تو چه پروای شراب است
Yes check.svgزلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
Yes check.svgآن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
Yes check.svgخدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
Yes check.svgخلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
Yes check.svgرواق منظر چشم من آشیانه توست
Yes check.svgبرو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
Yes check.svgتا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
Yes check.svgبیا که قصر امل سخت سست بنیادست
Yes check.svgبی مهر رخت روز مرا نور نماندست
Yes check.svgباغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
Yes check.svgالمنه لله که در میکده باز است
Yes check.svgاگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز است
Yes check.svgحال دل با تو گفتنم هوس است
Yes check.svgصحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
Yes check.svgکنون که بر کف گل جام باده صاف است
Yes check.svgدر این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
Yes check.svgگل در بر و می در کف و معشوق به کام است
Yes check.svgبه کوی میکده هر سالکی که ره دانست
Yes check.svgصوفی از پرتو می راز نهانی دانست
Yes check.svgروضه خلد برین خلوت درویشان است
Yes check.svgبه دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
Yes check.svgلعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
Yes check.svgروزگاریست که سودای بتان دین من است
Yes check.svgمنم که گوشه میخانه خانقاه من است
Yes check.svgز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
Yes check.svgخم زلف تو دام کفر و دین است
Yes check.svgدل سراپرده محبت اوست
Yes check.svgآن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست
Yes check.svgسر ارادت ما و آستان حضرت دوست
Yes check.svgدارم امید عاطفتی از جانب دوست
Yes check.svgآن پیک نامور که رسید از دیار دوست
Yes check.svgصبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
Yes check.svgمرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
Yes check.svgروی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
Yes check.svgاگر چه عرض هنر پیش یار بی‌ادبیست
Yes check.svgخوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
Yes check.svgبنال بلبل اگر با منت سر یاریست
Yes check.svgیا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
Yes check.svgماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
Yes check.svgکس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
Yes check.svgمردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست
Yes check.svgزاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
Yes check.svgراهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
Yes check.svgروشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
Yes check.svgحاصل کارگه کون و مکان این همه نیست
Yes check.svgخواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست
Yes check.svgجز آستان توام در جهان پناهی نیست
Yes check.svgبلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
Yes check.svgدیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
Yes check.svgکنون که می‌دمد از بوستان نسیم بهشت
Yes check.svgعیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
Yes check.svgصبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
Yes check.svgآن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت
Yes check.svgگر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت
Yes check.svgساقی بیار باده که ماه صیام رفت
Yes check.svgشربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
Yes check.svgساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت
Yes check.svgحسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت

فهرست الفبایی غزلیات حافظ:
انتشار : ۲۲ شهریور ۱۳۹۸

اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

سایت فورکیا

campcantel97

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما